سلام امروز قصد داریم درباره کار آفرینی، ویژگیهای کارآفرینان و مسائل مرتب با این موضوع کمی با شما صحبت کنیم و شما را بیشتر با این موضوع آشنا کنیم.
کار آفرینی در لغت به چه معناست؟
کارآفرینی (به انگلیسی: Entrepreneurship) به فرایند ایجاد یا خلق ارزش جدید مادی یا معنوی از طریق یک تلاش درست و اصولی با در نظر گرفتن مشکلات احتمالی و یا ریسکهای ناشی از آن گفته میشود. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی “Entrepreneurs ” به معنای “متعهد شدن” ریشه گرفتهاست.
کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن ۱۶ میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خویش تشریح نمودهاند.
اصول و قواعد کار آفرینی
بیشتر اوقات به کسانی که تجارت و کسب و کار خود را آغاز کرده اند، در میان عموم مردم کارآفرین خطاب میشود. همچنین با شنیدن واژه کارآفرین، ما تمایل داریم آن را به فردی که سرمایهگذاریهای خود را شروع کرده است، نسبت دهیم. در حقیقت تعریف رسمی کارآفرینی، فرآیند شروع یک تجارت یا سازمان برای سودآوری یا تأمین نیازهای اجتماعی است. ما از این عبارت برای سود یا نیازهای اجتماعی استفاده کردهایم تا کارآفرینی تجاری را از کارآفرینی اجتماعی و خیریه جدا کنیم. پس از تعریف کارآفرینی، اکنون زمان تعریف این موضوع است که ویژگیهای کارآفرینان چیست و چه کاری انجام میدهند. یک کارآفرین کسی است که یک مدل تجارت را توسعه میدهد، سرمایه فیزیکی و انسانی لازم برای شروع یک سرمایهگذاری جدید را فراهم میکند، آن را عملیاتی میکند و مسئول موفقیت یا شکست آن است. به تأکید عبارت مسئول موفقیت یا شکست توجه داشته باشید زیرا کارآفرین از مدیر حرفهای متمایز است؛ به این معنی که کارآفرین یا سرمایه خود را از منابع خود سرمایهگذاری میکند یا سرمایه را از منابع خارجی افزایش میدهد و در نتیجه مسئول شکست و همچنین پاداش در صورت موفقیت است. در حالیکه مدیر حرفهای کار اختصاص داده شده به وی را با در نظر گرفتن پرداخت پول به انجام میرساند. بهعبارت دیگر، کارآفرین علاوه بر خلق یک شرکت جدید، ریسکپذیر و نوآور است در حالیکه مدیر حرفهای تنها اجراکننده است.
تاریخچه کارآفرینی به یک قرن قبل بازمیگردد
با وجودی که حدود سیصد سال است که برخی افراد کارآفرین نامیده میشوند، اما کارآفرینی به شکلی که ما میفهمیم (و در رشتههایی مثل مدیریت کارآفرینی مورد توجه قرار میگیرد) تنها حدود یک قرن است رواج یافته است. به عبارتی، اینکه کارآفرینی را یک علم بدانیم و اینکه عدهای در دانشگاهها متخصص کارآفرینی باشند و یا اینکه کسانی بخواهند بین کارمندی و کارآفرینی یک راه را انتخاب کنند و این انتخاب، به عنوان یک سوال جدی در مسیر شغلی به رسمیت شناخته بشود، یک اتفاق نسبتاً جدید و متعلق به یک قرن اخیر است.
ویژگیهای کارآفرینان
در ابتدا و مهمتر از همه، مهارتها و تواناییهایی یک کارآفرین باید داشته باشد و ویژگیهای کارآفرینان را بررسی میکنیم؛ وی باید ابتکار عمل داشته باشد و یک ایده تغییر یا یک مفهوم بالقوه جدید را ارائه دهد که میتواند در بازار شلوغ موفق شود و باعث رشد و توسعه فردی او شود. توجه داشته باشید که سرمایهگذاران معمولاً تمایل به سرمایهگذاری در ایدهها و مفاهیمی دارند که احساس میکنند بازده کافی برای سرمایه و سرمایهگذاری خود را ایجاد میکنند و از اینرو، کارآفرین نیاز به یک ایده واقعاً ابتکاری برای سرمایهگذاری جدید دارد.
فعالیتهای کارافرینی کدامند؟
بارزترین شکل کارآفرینی راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به آن استارتاپ گفته میشود. در سالهای اخیر، مفهوم کارآفرینی از حوزهی کسبوکار فراتر رفته و به ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز وارد شده است. کارآفرینی طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشود که بسته به نوع کسبوکار و ایدهی پشت آن متفاوتند. از فعالیتهای کارآفرینی کوچکمقیاس که انفرادی و پارهوقت اجرا میشوند گرفته تا پروژههای وسیعتر که فرصتهای شغلی بیشتری را فراهم میکنند، همگی نمونههایی از کارآفرینی محسوب میشوند.
سرمایهی کارآفرینی از کجا تأمین میشود؟
بسیاری از کارآفرینان برای تأمین سرمایهی لازم جهت شروع کسبوکار جدید خود میتوانند به سرمایهگذاران خطرپذیر (venture investors) یا سرمایهگذاران فرشته (angel investors) رجوع کنند. این قبیل سرمایهگذاران، نیازهای مالی استارتاپهای نوپا را برطرف میکنند و مهمترین منبع تأمین سرمایهی کارآفرینی به شمار میروند. ناگفته نماند این سرمایهگذاران فقط از استارتاپهایی حمایت خواهند کرد که پتانسیل سودآوری قابل توجهی داشته باشند یا سودآوری آنها پیشتر ثابت شده باشد.
کار آفرین اجتماعی
کارآفرینی اجتماعی عملی است که کارآفرین اجتماعی انجام میدهد. کارآفرین اجتماعی فردی است که یک مشکل اجتماعی را تشخیص میدهد و از مفاهیم کارآفرینی برای سازماندهی، ایجاد، و مدیریت سرمایه برای ایجاد تغییر استفاده میکند.
در حالیکه کارآفرینان تجاری معمولاً به بررسی بازدهی و سود بازگشتی میپردازند، کارآفرینان اجتماعی معمولاً گروهها و سازمانهای غیرانتفاعی ایجاد میکنند. (به کارآفرین نیز نگاهی بیاندازید) کارآفرین اجتماعی به حل مشکلی می پردازد که واقعاً مشکل جامعه است و برای حل آن تقاضایی وجود دارد. قرار است برای حل مشکل محصولی تولید شود. این محصول میتواند خدمات اجتماعی باشد یا یک محصول تولیدی مثل سلولهای خورشیدی (مثال استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر). محصول هر چیزی که هست باید بازاری داشته باشد و حداقل بخشی از جامعه علاقمند به استفاده از آن باشند و علاقهای برای پرداخت هزینههای محصول وجود داشته باشد؛ قرار نیست کارآفرین اجتماعی علاقهای نشان دهد و محصولی تولید کند که واقعاً مورد نیاز جامعه نیست.
تخریب خلاقانه و کارآفرینی
اغلب زمانیکه درباره حذف برخی از شرکتها یا موفقیت برخی دیگر و همچنین حفظ موضع رهبری خود در بازار، صحبت به میان میآید به واژه تخریب خلاقانه برخورد میکنیم. تخریب خلاقانه به جایگزینی محصولات و شرکتهای ضعیفتر با محصولات و شرکتهای کارآمدتر، نوآورانهتر و خلاقانهتر اشاره دارد که در آن، بازار سرمایهداری مبتنی بر اکوسیستمی را تضمین میکند که تنها بهترینها باقی میمانند، در حالیکه دیگران با اهداف تخریب خلاقانه از بین میروند.
بهعبارت دیگر، کارآفرینانی که دارای ایده تغییر و مهارتها و ویژگیهای کارآفرینان هستند، اطمینان حاصل میکنند که محصولات، برندها و سرمایهگذاریهایشان، سهم بازار شرکتهای موجود که یا ارزشها را ایجاد نمیکنند یا بهسادگی ناکارآمد هستند، از آن خود کرده است. بنابراین، این روند تخریب ایدههای قدیمی و ناکارآمد از طریق ایدههای جدید و خلاقانه بهعنوان تخریب خلاقانه شناخته میشود که غالباً کارآفرین وقتی یک سرمایهگذاری جدید را راهاندازی میکند، انجام میدهد.
جوزف شومپیتر، اقتصاددان آمریکایی، میگوید:
شومپیتر مفهوم تخریب خلاق را در علم اقتصاد مطرح کرد. این مفهوم برگرفته از آموزههای مارکس بوده و بر نوآوری اقتصادی و چرخهی کسبوکار دلالت دارد. شومپیتر معتقد بود تفکر خلاق موجب رشد اقتصادی مداوم و بلندمدت میشود. به عبارت دیگر، طراحی محصولات جدید و ابداع شیوههای نوینِ انجام کار نقش بسزایی در رونق کسبوکار دارند و به دلیل فروش بیشتر موجب پویایی اقتصادی خواهند شد. در فرآیندهای صنعتی، روی کار آمدن یک محصول جدید میتواند به قیمت کنار گذاشته شدن محصولات قدیمیتر تمام شود و به همین دلیل است که شومپیتر از تفکر خلاق به عنوان یک فرآیند تخریبگر یاد میکند. گوشیهای آیفون نمونهای از محصولاتی هستند که با این زمینهی فکری به بازار عرضه شدند.
کارآفرینی به پتانسیل سودآوری وابسته است
منظور از پتانسیل سودآوری، احتمال بازگشت سرمایه یا کسب درآمد ناشی از اقدام مخاطرهآمیز کارآفرین در جهت تبدیل یک ایده جدید به یک کسبوکار واقعی است. ایدههای کارآفرین در غیاب پتانسیل سودآوری فقط در حد نظریه باقی خواهد ماند.
کارآفرینی درونسازمانی چیست؟
این روزها، کارآفرینی به بخش جداییناپذیر مشاغل سازمانی تبدیل شده است. به فعالیتهای کارآفرینی در داخل شرکتها یا تشکیلات بزرگتر، کارآفرینی درونسازمانی (intrapreneurship) گفته میشود. این نوع کارآفرینی زمینهساز تأسیس شرکتهای اشتقاقی یا اِسپین-آف (spin-off) خواهد شد، به این معنی که بخشی از یک شرکت به کسبوکار مستقل تبدیل شده و در زیرشاخهی شرکت مادر فعالیت میکند. امروزه، شرکتهای بسیاری به پتانسیل سودآوریِ فعالیتهای کارآفرینی درونسازمانی پی بردهاند. برای مثال، گوگل به کارمندانش اجازه میدهد ۲۰ درصد اوقات کاریِ خود را به توسعهی پروژههای مبتکرانه اختصاص دهند.
نوآوری تدریجی
در نوآوری تدریجی، تحولات بزرگ نتیجهی فرعی نوآوریهای کوچک دانسته میشوند. به بیان دقیقتر، نوآوری تدریجی یعنی ابداع روشهای جدید به منظور افزایش بهرهوری فرآیندهای در جریان. فعالیتهای مبتنی بر نوآوری تدریجی به دنبال بهبود فرآیندهای تولید هستند. تویوتا از جمله تولیدکنندگان برتر صنایع خودروسازی است که در فرآیندهای تولید بر نوآوری تدریجی تأکید دارد و از سیستم تولیدِ به هنگام (just-in-time) استفاده میکند. در این سیستم، تولید فقط بر اساس نیاز، در زمان نیاز و به تعداد نیاز انجام میشود. کاهش تولید ضایعات، افزایش هماهنگی میان بخشهای مختلف تولید، جلوگیری از اتلاف هزینه و در نتیجه، افزایش بهرهوری در طولانیمدت نمونههایی از پیامدهای سیستم تولید به هنگام است. تعاریفی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم در واقع سنگِ بنای مفاهیم دیگری در حوزهی کارآفرینی است که به تدریج در مقالات بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
کارآفرینی مستلزم ریسکپذیری است
عصاره و جوهر کارآفرینی، تمایل به در آغوش کشیدن ریسکی است که ذاتاً در خلق و اجرای ایدههای جدید وجود دارد. ایدههای تازه همیشه با شک و تردید همراهاند و چهبسا نتیجه اجرای آنها مثبت نباشد، یا فوراً به ثمر نرسند؛ بنابراین کارآفرین برای چشیدن میوه زحمات خود باید صبور و ریسکپذیر باشد.
برخی از کارآفرینان معروف
با توجه به این مقدمه اولیه کارآفرینی و ویژگیهای کارآفرینان، اکنون میتوانیم به نمونههایی معروف از کارآفرینان اشاره کنیم که با وجود شانس کم، موفق شدهاند؛ چرا که آنها دارای ایدههای تغییر و مهمتر از همه، ویژگیها و مهارتهای لازم بودند که آنها را افسانهای میساخت. بهعنوان مثال، بنیانگذار مایکروسافت، بیل گیتس و مرحوم استیو جابز، بنیانگذار اپل، از کالج ترک تحصیل کرده بودند، هرچند موفقیت آنها بدین معنی بود که آنها نه تنها ایدههای ابتکاری داشتند، بلکه آماده بودند برای مدت زمان طولانی این ایدهها را اجرا کنند و در هنگام سختی تحمل داشته باشند.حتی بنیانگذار فیسبوک، مارک زوکربرگ، و همچنین لری پایت گوگل و سرگی برایان میتوانند بهعنوان کارآفرینان واقعاً انقلابی در نظر گرفته شوند. آنچه در همه این شخصیتهای افسانهای مشترک است این است که آنها چشمانداز و حس مأموریت تغییر دنیا را داشتند و با کار سخت، استقامت و اکوسیستم پرورشی، توانستند ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کنند.
منبع: Entrepreneurs features