این روزها پیشرفت تکنولوژی و حکومت فضای مجازی به عنوان سمبلی از سبک زندگی مدرن بر زندگی افراد سایه افکنده است و همین امر سبک زندگی افراد را تغییر داده است. این تغییرات تمام ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار داده و به نوبه خود الگوی مصرف ما را در تمام ابعاد تغییر داده است. قطعا هر انسان مدرنی به دنبال خرید کالایی زیبا و با کیفیت و بهرهمند از تکنولوژیهای روز میباشد تا با سیستم ساختاری زندگی او نیز سازگار باشد صنعت خودرو نیز با پیشرفت تکنولوژی و تغییر الگوی مصرف شاهد تغییرات گستردهایی گشته و با رجوع به امار فروش خودرو در بازارهای مختلف میتوان به روند رشد فزاینده خودروهای شاسی بلند و کراس اوورهای مدرن اشاره نمود. این خودروها امروزه با طراحی زیبا و حس اسپورت بودن و لوکس بودن بسیاری از خریداران خودرو را به وسوسه میاندازند تا تجربهایی جدید را بیازمایند. خودروی تیگو۷ با همین اصل و برای پاسخ گویی به تقاضای جدید بازار طراحی گردیده تا مفهومی جدید را تعریف نماید.
تنهایی واقعی همین است: فقدان رابطه و درک متقابل، صرف نظر از تنها بودن یا نبودن انسان.
در حقیقت، وقتی به میان جمعی بروید که با شما هم دل و هم نوا نیستند این احساس شاید نسبت به زمان تنهایی شدیدترهم بشود.
گریز از تنهایی:
آیا همین مسئله نیست که ما را تا این اندازه در دنیای بیش از حد به هم پیوستۀ امروز تنها میکند؟ وابستگی مفرط ما به شبکههای اجتماعی و همچنین فرهنگ عمومی جامعه سبب شده است که ما گمان بریم این کمیت ارتباط بشر است که اهمیت دارد و نه کیفیت آن. به منظور رد این باور غلط، دو پرسش ساده مطرح میکنیم:
شما در شبکههای اجتماعی با چند نفر دوست هستید و رابطۀ شما با چه تعداد از آنان رابطهای عمیق است؟ مطمئناً شمار دوستان بسیاری از ما به صدها نفر هم میرسد اما فقط تعداد انگشت شماری از این روابط حقیقتاً دوستانهاند.
میبینید که نیاز ما در دنیای مدرن داشتن رابطهای جدی و عمیق با دیگران است و فقدان آن حس تنهایی را بدنبال دارد. پیرامون ما پر است از انسان (چه حضور فیزیکی و چه مجازی) با این حال ما از جهت روانی و عاطفی با کسی احساس نزدیکی نمیکنیم. دقیقتر که فکر کنید درخواهید یافت که وقتی اساس جریان اصلی فرهنگ عامه، سطحی نگری و بیمایگی باشد، روابط بشر نیز سطحی و صوری میشود. این باور را به ما تحمیل کردهاند که فقط به ارضای خواستههای مادی بیندیشیم و تمایلات خودخواهانهمان را برآورده کنیم. خلاصه اینکه باید یادمان باشد راه گریز از تنهایی و بیکسی این نیست که مستمراً با افراد در ارتباط باشیم، بلکه باید رابطهای عمیق با افرادی درست برقرار کنیم در عین حالی که فردی متکی به نفس هستیم که به دیگران نیازی ندارد.
جوانان محکوم به سبک زندگی مدرن
در واقع، علت گرفتاری جوانان و نوجوانان در عصر حاضر چیست، چرا ما جوانان ایران به این سرعت از فرهنگ و سبک زندگی ایرانی و اسلامی فاصله گرفتهایم و عقب ماندیم و غربیها پیشرفت کردند؟ به بیان دیگر به نظر میآید، یکی از علل مهم عقب ماندگی نوجوانان و جوانان ما در دهههای اخیر، خود باختگی به فرهنگ بیگانه و غرب و به خصوص فاصله گرفتن از باورها و اعتقادات دینی و عمل نکردن به فرامین و دستورات صریح و نجات بخش قرآن کریم باشد. در کنار این عوامل نکته مهم دیگر این است که قرآن کریم، سفره گسترده فیض الهى و کلام نورانى پروردگار انسان و جهان است. این منشور آسمانى، معیار و محک درستى و نادرستى اندیشهها، احکام و رفتار به شمار مىآید و هر چه با رهنمودهاى آن ناهماهنگ باشد، فاقد ارزش و اعتبار است. از آنجا که براى شناخت درست از نادرست در هر موضوعى به «معیار» و «میزان» نیاز است، رجوع به این کتاب الهى در هر زمینه، به ویژه اخلاق و خودسازى و هنجارهاى رفتارى یک ضرورت است. این سند نبوت و معجزه جاوید حضرت رسول (ص) در صورتى مىتواند در زندگى و اخلاق فردى و اجتماعى ما تأثیرگذار باشد که «امامت قرآن» را بپذیریم؛ به هدایت آن گردن بنهیم و آن را به عنوان «الگو» قبول و خود را به آن عرضه کنیم و ارزیابى اخلاق و عمل خویش را با این «میزان» انجام دهیم. آنگاه روشن مىشود که چه کسى «اخلاق قرآنى» دارد و چه کسى از چنین تربیتى دور شده است.
برای تغییر سبک زندگی مدرن جوانان چه باید کرد؟
در این میان باید گفت، انسانها برای داشتن یک زندگی سالم و راحت، به سبک و الگوی خاصی از زندگی نیاز دارند که به نظر میآید در دین اسلام بیش از هر آیین دیگر به این مسئله توجه شده است. چرا که با بررسی منابع اسلامی موجود که قرآن جزو اصلیترین منبع و مرجع این موضوع است، سبک زندگی بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی بوده است.
از این رو، اسلام به عنوان کاملترین و جامعترین دین الهى شفافترین حق و حقوق، خوشبختى و رستگارى انسانها را در قرآن بیان کرده است و در آیات متعددى به این موضوع پرداخته است. با این وصف، قرآن کریم کتابى است که در تمام شئون زندگی انسانها از مبدا و معاد و خلق و ایجاد، در باره فضایل اخلاقى و عمومى انسانها نظر دارد، قوانین اجتماعى و فردى حاکم بر نوع انسان را به وضوح بیان کرده و هیچ مطلب کوچک و بزرگی از نظرش مخفى نمانده است.
تاثیر زندگی مدرن در طلاق
در نهایت میتوان دور شدن از آموزههای اسلام و ضعف و تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی غرب را به عنوان مهمترین عامل در تغییر فرهنگ اسلامی و در نتیجه افزایش آمار طلاق دانست. سه گام اصلی که میتوانند در برابر هجمههای همه جانبه و برنامه ریزیهای کلان و بلندمدت دشمن در تغییر هویت دینی ما در بلند مدت مؤثر واقع شود عبارتاند از:
۱. بیداری و آگاهی در برابر اهداف و راهبردهای غرب؛
۲. بازگشت به بطن دین؛
۳. نظریه پردازی در حوزههای مختلف با استفاده از متون و منابع دینی.
متأسفانه سیر صعودی آمار طلاق در کشور ما از این حقیقت تلخ حکایت میکند که نه تنها از اهداف و راهبردهای غرب اطلاعی نداریم، بلکه کورکورانه تن به خواستههای آنها نیز دادهایم و در جهت اهداف و برنامه ریزیهای آنها حرکت کردهایم. متأسفانه در مقابل سالها تلاش و پشت کار غرب در تخریب فرهنگ اسلامی و تضعیف نقش واقعی زن، به عنوان یک مسلمان اقدام درخور توجهی انجام ندادهایم.
شاید بتوان سادگی و خوش باوری برخی افراد در برابر سیاستهای غرب را دلیل اصلی مشکلات آنها به شمار آورد در حالی که منابع عظیمی از دستورات و راهکارهای اسلام را برای زندگی موفق در اختیار داریم که در دل آنها هزاران نظریه در تمام ابعاد زندگی نهفته است و به جای نظریه پردازی و ارائه الگو به دیگر کشورها خود به تقلید کورکورانه از آنها میپردازیم و هر آنچه را که غرب به اسم آزادی و حقوق بشر و مدرنیته و. .. به ما القا میکند به حکم ضرورت میپذیریم.
نتیجه
به این مسئله که تک تک ما در برابر حفاظت از فرهنگ و دین خود مسئولیم اما در این بین نخبگان نیز میتوانند با بررسی متون اسلامی و استخراج نظریههای مختلف در حوزه زنان و خانواده گام مؤثری بردارند؛ همچنین رسانهها می توانند در ترسیم هویت واقعی زن مسلمان و ارائه الگوی موفق زندگی نقشی اساسی ایفا کنند و سبک زندگی مدرن را صحیح اجرا کنند. مسئلهای که متأسفانه کمتر در فیلمها و سریالها مشاهده میکنیم و در اکثر موارد شأن واقعی زن در فیلمها نادیده گرفته میشود. دولت نیز میتواند با حمایتهای قانونی و اجتماعی از زنان خانهدار سبب شود تا زنان هویت واقعی خود را در درون خانه جست وجو کنند؛ همچنین تقویت روح معنویت از راه نظام آموزشی، رسانه و انتقال آن به نهاد خانواده میتواند در کاهش معضلات اجتماعی از جمله طلاق اثر گذار باشد.
منبع: modern lifestyle